ایرادهای بنیاسرائیلی
تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۳۷۹۹۲
«حرفهای حیدریجوار از درون ناراحتش کرده بود. نفس حضورشان حسنآقا را آزار میداد، چه رسد به اینکه بهترین نیروهایش را بکند غلام حلقه به گوش آنها و بسپرد که با آنها کنار بیاید. باید سر فرصت یک فکر اساسی میکرد. حالا سرش خیلی شلوغ بود. میخواست قبل از هر کاری برود به محل موضع سر بزند...»
به گزارش خبرنگار ایمنا، ایران درحالی به یکی از قدرتهای موشکی جهان تبدیل شده است که قدمت تشکیل یگان موشکی ایران به ۴۰ سال نمیرسد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فائضه غفارحدادی در کتاب «خط مقدم» به روایت داستانی چگونگی تشکیل یگان موشکی ایران به فرماندهی حسن طهرانیمقدم پرداخته؛ در بخشی از این کتاب آمده است: «۲۳ بهمن ۶۳ بعد از آنکه توپخانه ایران با موفقیت، تأسیسات و ادارات دولتی و پادگانهای نظامی بصره و اطراف آن را مورد هدف قرار داد، حسنآقا توصیههای لازم را به شفیعزاده و بچههای توپخانه گوشزد کرد و برگشت کرمانشاه، کلی کار انجام نشده توی موشکی روی زمین مانده بود. حیدریجوار اولین کسی بود که برای دادن گزارش و درد دل به کاخ سفید آمد. دلش از دست تیم لیبیاییها پر بود. از وقتی شده بود مسئول قرارگاه علیبنابیطالب (ع) به جز خدمت به مهمانها و در مقابل شنیدن ایرادهای بنیاسرائیلی و حرص خوردن کاری نداشت. اوایل فکر میکرد رتقوفتق امور سی چهل نفر افسر خارجی نباید کار خیلی شاقی باشد. همین که مواد غذایی مورد نیازشان را در اختیارشان بگذارد و برای رفتوآمدشان وسیله نقلیه هماهنگ کند و حواسش به امنیت و حفاظت اطلاعات قرارگاه باشد، کافی است؛ اما فکر نمیکرد که بعد از چندین هفته هنوز با تهیه مواد موردنیازشان مشکل داشته باشد. خواستههای لیبیاییها تمامی نداشت.
فرهنگ مصرفی و عدم هراس از اسراف آنها در آن بحبوحه جنگ با فرهنگ قناعت مردم ایران که فقیر و غنی به آن مقید بودند، صدوهشتاد درجه فرق داشت. دیدن ریخت وپاش و حیف و میل کردنشان حیدریجوار را رنج میداد. شاید اگر نمیدید راحتتر رفتار میکرد، اما یکی از کارهایی که احمد سپرده بود برای حفاظت از اطلاعات قرارگاه حتماً انجام شود، این بود که زبالههای آنها را جداگانه دفع کنند و بردن آن را به مأموران شهرداری محول نکنند. حتی زباله هم میتوانست پرده از راز حضور خارجیها بردارد. برای همین زبالهها در گوشهای از حیاط جمع میشد و چند روز یک بار حیدریجوار و یکی از نیروهای قرارگاه با تویوتا آنها را میبردند و در بیابان میریختند و آتش میزدند. البته خودشان هم با دیدن زبالهها آتش میگرفتند، مثلاً از بیست کیلو گوشت گوسفندی که برایشان گرفته بودند، ده کیلو از جای خوب و بدون چربی و استخوانش را بر میداشتند و بقیه را عیناً توی سطل آشغال خالی میکردند.
از میوهها فقط درجه یکهایش را میخوردند و اگر میوهای کوچکترین زدگی و نرمشدگی داشت، بی برو برگرد جایش پیش زبالهها بود. مرتب تقاضای هندوانه میکردند. حیدریجوار در آن چله زمستان از تکوتوک انبارهایی که نتوانسته بودند هندوانههایشان را شب یلدا بفروشند، با سختی و منت و به قیمت بالا هندوانه میخرید، آن وقت از یک هندوانه هشت کیلویی درست وسط وسطش را میخوردند و حدود پنج کیلویش را توی آشغالهایی که حیدریجوار را میسوزاند، خالی میکردند. باقی مانده وعدههای غذایی هر قدر هم دست نخورده بود، دور ریخته میشد و لیست چیزهای عجیب و غریبی که میخواستند هر روز متنوعتر و بلندبالاتر میشد. سختتر از همه این بود که لیبیاییها از وقتی که آمده بودند، دست به سیاه و سفید نزده بودند. تمام این مدت خورده بودند و خوابیده بودند و گشته بودند. این خلاصه چیزی بود که حیدریجوار را کشانده بود کاخ سفید. حسنآقا با دقت به حرفهایش گوش کرد. سعی داشت به او روحیه بدهد: «غمت نباشه، ما هر چقدر که براشون هزینه کنیم پول به موشکی نیست که اینا مفتی بهمون دادن. بعدشم بذار اجازه پرتاب بدن، اون وقت میبینی که هرچی اینجا خوردن و خوابیدن باید کار کنن و آب کنن. پرتاب به این سادگیها نیست. تو خودت رو اذیت نکن. زیاد هم بهشون توجه نکن. بعضی وقتا هرچی خودت صلاحی میدونی بخر. اینا چشمشون گداست. ندیدی چه چیزایی با خودشون آورده بودن؟ ولی حرفهای حیدریجوار از درون ناراحتش کرده بود. نفس حضورشان حسنآقا را آزار میداد، چه رسد به اینکه بهترین نیروهایش را بکند غلام حلقه به گوش آنها و بسپرد که با آنها کنار بیاید. باید سر فرصت یک فکر اساسی میکرد. حالا سرش خیلی شلوغ بود. میخواست قبل از هر کاری برود به محل موضع سر بزند و از پیشرفت کار خبردار شود؛ اما زاهدی و گودرزی چند دقیقه بعد از حیدریجوار در زدند و وارد کلبه شدند…»
کد خبر 627233منبع: ایمنا
کلیدواژه: دفاع مقدس جنگ تحمیلی يگان موشکي ايران شهيد حسن طهراني مقدم کتاب خط مقدم شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق زباله ها حسن آقا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۳۷۹۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عدم تفکیک زباله منجر به مصدوم شدن پاکبان شهرداری یزد شد
به گزارش خبرنگار جام جم آنلاین یزد، بر اساس گزارش برج مراقبت شهرداری یزد در شب گذشته با خبر شدیم متأسفانه به دلیل عدم تفکیک شیشه شکسته از زباله ها و بی توجهی بعضی از شهروندان، منجر به آسیب جدی و زخمی شدن شدید یکی از پاکبانان زحمتکش و خدوم از ناحیه ساق پا شده است.
متأسفانه در ماههای اخیر شاهد موارد متعددی از بریدگی دست و پای پاکبانها با خورده شیشه به دلیل عدم رعایت اصول ایمنی و تکفیک در مبدأ توسط همشهریان گرامی، هستیم.
بدینوسیله از شهروندان عزیز یزدی درخواست می شود با جدی گرفتن مبحث تفکیک زباله در مبدأ، ضمن حفاظت از پرسنل زحمتکش پاکبان، در نگهداری و حفاظت محیط زیست هم نقش موثری ایفا نمایند.
شهروندان عزیز برای ریختن زبالههای نوک تیز و برنده به درون کیسه زباله، ابتدا آنها را در جعبههای کاغذی یا پلاستیکی گذاشته و سپس درون کیسه زباله قرار دهند.
همچنین یکی دیگر از راهکارها، قراردادن خورده شیشه در چند لایه روزنامه و یا مقواست، این کار سبب می شود تا پاکبان عزیز دچار صدمه و جراحت نشود.